نوشته‌ها

راه اندازی استارتاپ در حوزه‌ی پهپاد

راه اندازی استارتاپ در حوزه‌ی پهپاد

صفر تا صد راه اندازی استارتاپ در حوزه‌ی پهپاد!

استارتاپ‌های پهپادی در سال‌های اخیر رشد چشمگیری داشته‌اند؛ چرا که پهپادها با امکانات منحصربه‌فردشان می‌توانند به سرعت وارد بازارهای جدید شوند. یکی از نمونه‌های ایرانی این حوزه، شرکت آویا مستقر در ناحیه نوآوری شریف است. این شرکت اعلام کرده است که محصولات آن در کاربردهایی همچون اطفاء حریق و امدادرسانی قابل استفاده خواهد بود. به طور کلی راه اندازی استارتاپ در حوزه‌ی پهپاد به دلیل استفاده از فناوری نوین، امکان ارائه خدمات متنوع و تقاضای جهانی بالا، پتانسیل قابل توجهی دارد. پهپادها می‌توانند با اتکا به خودکارسازی و حسگرهای پیشرفته، وظایف دشواری را سریع‌تر و با ریسک کمتر نسبت به روش‌های سنتی انجام دهند. در ادامه این نوشته به مهم‌ترین حوزه‌های کاربرد پهپاد و مراحل راه‌اندازی و تأمین مالی استارتاپ‌های پهپادی پرداخته می‌شود.

 

پهپاد چیست؟

پهپاد یا پرنده هدایت‌پذیر از دور، وسیله‌ای پروازی است که بدون نیاز به خلبان درون آن، از راه دور کنترل می‌شود. پهپادها می‌توانند به شکل چهارپره‌ای (کوادکوپتر)، بال ثابت یا حتی هیبرید طراحی شوند. بسته به نوع کاربری، آن‌ها به انواع مختلفی تقسیم می‌شوند؛ مثلاً پهپادهای تصویربرداری، حمل بار، نقشه‌برداری، کشاورزی یا امدادرسانی. پهپادها به کمک سنسورها، دوربین‌ها، GPS و گاهی هوش مصنوعی می‌توانند به صورت نیمه‌خودکار یا تمام‌خودکار پرواز کنند.

کنترل آن‌ها از طریق ریموت کنترل، لپ‌تاپ یا حتی اپلیکیشن موبایل انجام می‌شود. در سال‌های اخیر، پهپادها به دلیل کاهش قیمت، سهولت استفاده و کاربردهای گسترده، به یکی از مهم‌ترین ابزارهای فناوری روز تبدیل شده‌اند. از فیلم‌سازی گرفته تا پایش محیط‌زیست، این پرنده‌های کوچک و هوشمند، جهان را از زاویه‌ای نو به ما نشان داده‌اند.

 

استارتاپ چیست؟

استارتاپ یک کسب‌وکار نوپاست که بر پایه نوآوری، فناوری و حل یک مشکل واقعی در بازار شکل می‌گیرد. برخلاف شرکت‌های سنتی، استارتاپ‌ها با مدل‌های تجاری نوین، سرعت رشد بالا و ریسک‌پذیری زیاد شناخته می‌شوند. هدف اصلی یک استارتاپ یافتن یک مدل کسب‌وکار پایدار و قابل توسعه است، نه صرفاً کسب سود سریع. بیشتر استارتاپ‌ها در ابتدای مسیر با سرمایه شخصی یا کمک سرمایه‌گذاران اولیه (مانند شتاب‌دهنده‌ها یا سرمایه‌گذاران فرشته) فعالیت خود را آغاز می‌کنند.

آن‌ها معمولاً تیم‌های کوچک، منعطف و خلاق دارند که می‌توانند سریع با بازخورد بازار هماهنگ شوند. تفاوت اصلی استارتاپ با یک شرکت کوچک در نگاه جهانی آن است؛ یعنی استارتاپ معمولاً قصد دارد در صورت موفقیت، بازارهای بزرگ‌تری را نیز هدف قرار دهد. استارتاپ‌ها نقش مهمی در نوآوری، اشتغال‌زایی و پیشرفت تکنولوژی دارند و در بسیاری از کشورها مورد حمایت دولت‌ها و نهادهای خصوصی قرار می‌گیرند. امروزه بسیاری از کسب‌وکارهای بزرگ جهانی مانند Uber، Airbnb و Amazon زمانی استارتاپ‌هایی کوچک بوده‌اند که با ایده‌ای خلاقانه و تیمی پرتلاش، مسیر رشد را طی کردند.

 

وضعیت استارتاپ‌های پهپادی در جهان

در سطح جهانی، استارتاپ‌های حوزه پهپاد رشد چشم‌گیری داشته‌اند. با کاهش قیمت تجهیزات، پیشرفت در فناوری‌های پروازی و افزایش تقاضا برای داده‌های دقیق، هزاران استارتاپ در این حوزه شکل گرفته‌اند. این شرکت‌ها در زمینه‌هایی مانند کشاورزی هوشمند، تحویل کالا، فیلم‌برداری هوایی، امنیت، پایش محیطی و نقشه‌برداری فعالیت دارند. کشورهایی مثل آمریکا، چین و آلمان جزو پیشگامان این حوزه‌اند. به عنوان مثال، شرکت Zipline در آفریقا با استفاده از پهپاد، دارو به مناطق دورافتاده می‌فرستد. یا استارتاپ DJI که در چین مستقر است، به غول جهانی تولید پهپاد تبدیل شده است.

استارتاپ پهپادی چیست؟

استارتاپ‌های دیگر نیز در حال توسعه سیستم‌های خودران، نرم‌افزارهای تحلیلی و پهپادهای ویژه کاربردهای خاص هستند. این بازار با وجود رقابت بالا، همچنان جای رشد زیادی دارد. ورود فناوری‌های نوین مانند هوش مصنوعی، یادگیری ماشین و باتری‌های پیشرفته باعث شده استارتاپ‌ها بتوانند پهپادهایی بسازند که دقیق‌تر، ایمن‌تر و کارآمدتر باشند. پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهند که بازار جهانی پهپاد تا سال ۲۰۳۰ به ده‌ها میلیارد دلار خواهد رسید و نقش استارتاپ‌ها در این رشد بسیار کلیدی خواهد بود.

 

وضعیت استارتاپ‌های پهپادی در ایران

در ایران نیز استارتاپ‌های پهپادی در سال‌های اخیر رشد قابل‌توجهی داشته‌اند، هرچند هنوز با چالش‌های مختلفی مانند تحریم‌ها، کمبود تجهیزات پیشرفته و نبود سیاست‌گذاری مشخص مواجه هستند. برخی تیم‌ها توانسته‌اند در حوزه کشاورزی دقیق، تصویربرداری هوایی، امداد و نجات، بازرسی صنعتی و نقشه‌برداری وارد عمل شوند و خدماتی نوآورانه ارائه دهند. دانشگاه‌ها، پارک‌های علم و فناوری و برخی شتاب‌دهنده‌ها مانند “شتاب‌دهنده شریف”، بستری برای پرورش این ایده‌ها فراهم کرده‌اند. با این حال، هنوز بخش زیادی از پتانسیل موجود، به دلیل محدودیت‌های مالی، حقوقی و فنی بالفعل نشده است.

در بخش دولتی، نهادهایی مثل جهاد کشاورزی و سازمان مدیریت بحران به تدریج به استفاده از پهپادها علاقه‌مند شده‌اند، که این موضوع می‌تواند بازار داخلی را تقویت کند. با توجه به نیروی انسانی جوان و باهوش، در صورتی که حمایت‌های زیرساختی، سرمایه‌گذاری جسورانه و فضای رقابتی سالم فراهم شود، استارتاپ‌های ایرانی می‌توانند سهم خوبی از بازار پهپادی منطقه و حتی صادرات خدمات و نرم‌افزار به‌دست آورند. همچنین توسعه قوانین مربوط به پرواز پهپادها و ایمنی آن‌ها، برای رشد پایدار این حوزه حیاتی است.

 

چگونه یک استارتاپ پهپادی شروع کنیم؟

برای شروع یک استارتاپ پهپادی، باید با یک مشکل واقعی شروع کرد. ابتدا بازار هدف را شناسایی کنید: آیا قصد دارید در کشاورزی، حمل‌ونقل، فیلم‌سازی، نقشه‌برداری یا حوزه‌ای دیگر فعالیت کنید؟ سپس تحقیقاتی درباره رقبا، فناوری‌های موجود و نیاز بازار انجام دهید. در مرحله بعد، یک تیم متخصص تشکیل دهید؛ معمولاً ترکیبی از مهندسان سخت‌افزار، نرم‌افزار و افراد بازاریاب. طراحی نمونه اولیه (prototype) بسیار مهم است؛ در ابتدا می‌توانید از پهپادهای موجود استفاده کرده و آن‌ها را برای کاربرد خاص خود تغییر دهید.

سرمایه اولیه را از طریق سرمایه‌گذاران، شتاب‌دهنده‌ها یا منابع شخصی تأمین کنید. دریافت مجوزهای پروازی، رعایت قوانین هوایی و امنیتی نیز از مراحل ضروری هستند. تست‌های اولیه در محیط واقعی می‌تواند مسیر توسعه محصول را روشن‌تر کند. همچنین توسعه یک نرم‌افزار کاربردی (مثلاً برای مدیریت پرواز، تحلیل داده‌ها یا گزارش‌دهی) می‌تواند ارزش افزوده زیادی ایجاد کند. مهم‌تر از همه، به بازخورد کاربران اولیه توجه کنید و محصول را به صورت چابک (Agile) بهبود دهید. در نهایت، با بازاریابی هدفمند و توسعه تدریجی، می‌توانید کسب‌وکار خود را گسترش دهید.

 

کاربردهای انواع پهپاد

پهپادها کاربردهای گسترده‌ای در صنایع مختلف دارند و هر روز بر این تنوع افزوده می‌شود. در حوزه کشاورزی، پهپادها برای پایش مزارع، سم‌پاشی دقیق، بررسی سلامت گیاهان و پیش‌بینی محصول به کار می‌روند. در صنعت فیلم‌سازی و رسانه، از آن‌ها برای تصویربرداری‌های سینمایی، برنامه‌های تلویزیونی و تبلیغات استفاده می‌شود. در حوزه نقشه‌برداری و عمران، پهپادها به کمک سیستم‌های GPS و دوربین‌های دقیق، می‌توانند نقشه‌های سه‌بعدی با دقت بالا تهیه کنند. در امور امداد و نجات، به‌ویژه در مناطق صعب‌العبور یا پس از بلایای طبیعی، پهپادها برای جستجوی افراد یا رساندن دارو کاربرد دارند.

در امنیت و بازرسی صنعتی، پهپادها می‌توانند بدون خطر وارد فضاهای خطرناک شوند و وضعیت زیرساخت‌ها را بررسی کنند. در حمل‌ونقل، برخی شرکت‌ها از پهپاد برای تحویل بسته‌ها در شهرها استفاده می‌کنند. همچنین پهپادها در محیط‌ زیست برای ردیابی حیوانات، بررسی آتش‌سوزی جنگل‌ها یا کنترل آلودگی هوا به کار می‌روند. به‌طور کلی، هرجا که نیاز به دید از بالا، دسترسی سریع یا خودکارسازی باشد، پهپادها می‌توانند راه‌حلی هوشمندانه ارائه دهند.

 

کاربرد پهپاد در کشاورزی

در بخش کشاورزی، پهپادها برای پایش مزارع، سم‌پاشی هدفمند، و جلوگیری از حمله آفات و جانوران استفاده می‌شوند. به‌عنوان مثال، استارتاپ سوئدی Flox با ساخت پهپادهایی مجهز به الگوریتم‌های هوش مصنوعی، آفات کشاورزی و حضور حیوانات وحشی در مزارع را شناسایی و مدیریت می‌کند. این پهپادها با پرواز در مزرعه و تجزیه‌و‌تحلیل تصویر، حیوانات را شناسایی و با انتشار دافع‌های فراصوت آن‌ها را دور نگه می‌دارند؛ نتیجه‌ی این کار کاهش آسیب محصولات و افزایش بهره‌وری است. در ایران نیز پهپادهای کشاورزی برای نقشه‌برداری خاک و مدیریت منابع آبی به کار می‌روند.

استفاده از پهپاد در سم‌پاشی هوشمند، پهنای پوشش بهتر و مصرف کمتر سم را امکان‌پذیر می‌کند. علاوه بر این، جمع‌آوری داده‌های فضایی (نظیر عکس هوایی با وضوح بالا) از مزارع به مدیران کشاورزی کمک می‌کند تا روند رشد محصولات و مشکلات احتمالی را زیر نظر بگیرند.

 

کاربرد پهپاد در مدیریت جنگل و محیط زیست

پهپادها در نظارت و مدیریت جنگل‌ها و منابع طبیعی نیز نقش مهمی دارند. به عنوان نمونه، استارتاپ لهستانی Prometheus پهپادهایی برای نقشه‌برداری جنگل‌ها تولید کرده است. این پهپادها اطلاعاتی مانند وسعت پوشش جنگل، تراکم درختان و مناطق آسیب‌دیده را جمع‌آوری می‌کنند. چنین داده‌هایی به مراجع محیط ‌زیست اجازه می‌دهد تا اثرات تغییرات اقلیمی یا آتش‌سوزی‌ها را پایش کرده و سریعاً اقدام کنند. به‌علاوه، پهپادها می‌توانند در پایش تنوع زیستی و حفاظت از حیات وحش نیز به کار روند. با تجهیز پهپادها به دوربین‌های مادون‌قرمز یا حسگرهای صدا، می‌توان جانوران در معرض خطر را شناسایی کرد و به‌طور غیرمستقیم برای برنامه‌های حفاظت از آن‌ها استفاده نمود.

 

کاربرد پهپاد در ساخت و ساز

در صنعت ساخت و ساز، بازرسی پروژه‌های عمرانی و نقشه‌برداری سایت‌ها به صورت دستی زمان‌بر و پرهزینه است. پهپادها در این زمینه با سرعت بالا عکس‌ها و فیلم‌های HD از وضعیت سازه‌ها را تهیه می‌کنند. استارتاپ هندی Eagletronics Aviation پهپادهایی تولید می‌کند که به‌ طور خودکار، نقاط ضعف سازه‌ای مانند ترک‌ها و ناهمواری‌ها را در محل ساخت‌وساز بررسی می‌کنند.

استارتاپ تولید محتوا با پهپاد

تصاویر ثبت‌شده توسط این پهپادها بلافاصله به تیم مدیریت ارسال می‌شود تا در لحظه تصمیمات مناسب گرفته شود. علاوه بر این، پهپادها می‌توانند موجودی مصالح را نیز پایش کنند و با دقت بالا از بخش‌های مختلف پروژه تصویربرداری کنند. استفاده از پهپاد در ساخت‌وساز موجب کاهش ریسک‌های ناشی از بازرسی دستی و افزایش ایمنی کارگران می‌شود.

 

کاربرد پهپاد در نظارت بر زیرساخت‌ها

پایش زیرساخت‌های حیاتی مانند پل‌ها، خطوط انتقال برق، مخازن آب و برج‌های مخابراتی از دیگر کاربردهای حیاتی پهپادها است. برای مثال، استارتاپ ایرلندی Engineers with Drones با بهره‌گیری از پهپادهای پیشرفته بازرسی‌های صنعتی را ساده کرده است. پهپادهای این شرکت می‌توانند پل‌ها، خطوط راه‌آهن و دکل‌های مخابراتی را به‌سرعت اسکن کنند و تصویربرداری سه‌بعدی دقیقی از آنها تهیه نمایند. نتیجه‌ی این کار، کاهش خطاهای انسانی و افزایش ایمنی است؛ چرا که مهندسان لازم نیست برای بازرسی از ساختارهای بلند پرخطر صعود کنند. همچنین، این پهپادها امکان بازرسی دوره‌ای هر نقطه از زیرساخت را بدون توقف طولانی عملیات فراهم می‌کنند، که به تصمیم‌گیری سریع‌تر و نگهداری بهینه منجر می‌شود.

 

کاربرد پهپاد در حمل‌ونقل و خدمات پزشکی

یکی از زیرشاخه‌های کاربرد پهپاد، تحویل هوایی کالا و ارائه خدمات اضطراری است. شرکت اسپانیایی Aldora Tech پهپادهایی طراحی کرده که علاوه بر حمل بار، امکانات کنترلی و ناظر نرم‌افزاری نیز در کنار آن ارائه می‌دهد. پهپادهای این شرکت قادرند با پیشرانه‌ای کم‌صدا نمونه‌های پزشکی، تجهیزات اورژانسی یا بسته‌های نجات را به موقع به مناطق دورافتاده یا غیرقابل دسترسی منتقل کنند. به‌عنوان مثال، در بحران‌های طبیعی یا مناطق محروم، ارسال دارو و تجهیزات پزشکی توسط پهپاد می‌تواند در زمان کوتاه‌تری انجام شود. علاوه بر پزشکی، پهپادهای نقلیه در پروژه‌های تجاری نیز برای تحویل سریع بسته‌های کوچک و بزرگ (مانند طرح‌های پست هوایی) به کار می‌روند و با کاهش ترافیک و تسریع خدمات، کارایی لجستیک را افزایش می‌دهند.

 

قدم به قدم ایده و تحلیل بازار استارتاپ در حوزه‌ی پهپاد

اولین گام برای راه اندازی استارتاپ در حوزه‌ی پهپاد، یافتن یک ایده‌ی نوآورانه است. در این مرحله باید مشکل واقعی در یکی از حوزه‌های فوق یا سایر نیازهای بازار شناسایی شود. سپس با تحقیق بازار و ارزیابی رقبا، میزان تقاضا برای راه‌حل خود مشخص می‌شود. طبق منطق کارآفرینی، تأیید این ایده معمولا نیازمند تحقیق و گفت‌وگو با کاربران بالقوه است. در اصطلاح کسب‌وکار، مرحله پیش‌بذر (Pre-Seed) اولین دور تأمین سرمایه است که در آن مؤسسان تلاش می‌کنند ایده را به یک طرح کسب‌وکار تبدیل کنند و حتی ممکن است برای تأمین سرمایه اولیه و راهنمایی از یک شتاب‌دهنده استفاده کنند. حضور در رویدادهای استارتاپی و بوت‌کمپ‌ها، امکان شبکه‌سازی با سرمایه‌گذاران و منتورها را فراهم می‌کند که می‌تواند سرعت تحقق ایده را افزایش دهد.

 

تهیه طرح کسب‌وکار و پیتچ دک

پس از شکل‌گیری ایده و بررسی بازار، تدوین طرح کسب‌وکار (Business Plan) و تهیه یک پیتچ دک (Pitch Deck) ضروری است. پیتچ دک معمولاً یک ارائه تصویری کوتاه به صورت اسلایدهای چند صفحه‌ای است که مدل کسب‌وکار، محصول یا خدمت، مزیت رقابتی و بازار هدف را به سرمایه‌گذاران معرفی می‌کند. طبق پیتچ دک یک روش مختصر و تصویری برای معرفی شرکت و پتانسیل آن به سرمایه‌گذاران است و می‌باید در زمان کوتاهی توجه آنها را جلب کند.

استارتاپ‌های پهپادی

برای جذابیت هرچه بیشتر، پیتچ دک باید مسئله را بیان کند، راه‌حل ارایه دهد، بازار و رقبا را نشان دهد و تیم مؤسس را معرفی کند. همچنین ارائه نقشه راه مالی و نکات کلیدی ارزش‌گذاری به سرمایه‌گذاران اطمینان می‌دهد که کسب‌وکار به‌خوبی درک و برنامه‌ریزی شده است. در نهایت پیتچ دک تنها اولین گام برای ملاقات حضوری با سرمایه‌گذار است و باید تعادل مناسبی میان محتوا و زمان‌بندی ارائه داشته باشد.

 

ساخت حداقل محصول پذیرفتنی (MVP)

با تکمیل پیتچ دک و جذب سرمایه ابتدایی، مرحله بعد توسعه یک نمونه اولیه از محصول (حداقل محصول پذیرفتنی یا MVP) است. MVP نسخه‌ای از محصول با کمترین قابلیت‌های لازم است که می‌تواند نیاز اولیه مشتریان خاص را برآورده کند. طبق تعریفی در ویکی‌پدیا، MVP نسخه‌ای از محصول است با فقط ویژگی‌های کافی برای قابل‌استفاده بودن توسط اولین مشتریان، که آن‌ها بتوانند بازخورد لازم را ارائه کنند. ساخت MVP به تیم اجازه می‌دهد تا فرضیات کسب‌وکار را با کمترین هزینه و ریسک آزمایش کند و مسیر رشد را بر اساس بازخورد واقعی بازار تنظیم نماید. به این ترتیب از هدر رفتن منابع در توسعه کامل بدون تضمین تقاضا جلوگیری می‌شود. پس از عرضه MVP به بازار آزمون (یا کاربران اولیه)، تیم توسعه می‌تواند با داده‌های به‌دست‌آمده ویژگی‌های بعدی محصول را اولویت‌بندی کند.

 

جذب سرمایه بذری (Seed Round)

در مرحله بعدی، استارتاپ به سرمایه برای توسعه MVP یا ورود به بازار گسترده‌تر نیاز دارد. در این دور بذری (Seed Round) سرمایه‌گذاران برای اولین بار وارد کار شده و مبلغی را در ازای درصدی از شرکت تأمین می‌کنند. طبق تعاریفی از سرمایه‌گذاری خطرپذیر، دور بذری نقطه‌ای است که کسب‌وکار جدید درصدد ارائه اولین محصول خود است. معمولاً ارزش شرکت در این مرحله هنوز پایین است و تیم باید بخش عمده سهام را برای تأمین سرمایه واگذار کند. اما در ازای این سرمایه، امکان جذب تیم قوی‌تر و پیشبرد توسعه محصول فراهم می‌شود. استفاده از این سرمایه بذری به تیم امکان می‌دهد تا نمونه اولیه را تکمیل کند، مطالعات بازار را گسترش دهد و مقدمات جذب دور بعدی (سری A) را فراهم آورد.

 

ارزیابی ارزش کسب‌وکار (Valuation)

یکی از مسائل کلیدی در جذب سرمایه، ارزیابی ارزش (Valuation) شرکت است. ارزیابی ارزش به معنی تعیین قیمت کل شرکت بر مبنای فاکتورهایی مانند پتانسیل بازار، تکنولوژی، دارایی‌ها و تیم است. روش‌های مختلفی برای برآورد ارزش وجود دارد؛ از روش‌های مبتنی بر درآمد آینده تا مقایسه با شرکت‌های مشابه. مهم است که قبل از جذب سرمایه، ارزش‌گذاری را با در نظر گرفتن تمام هزینه‌ها، درآمدهای پیش‌بینی‌شده و سهم بازار بالقوه انجام دهید تا درصد مناسبی از سهام را به سرمایه‌گذاران ارائه دهید. نکته دیگر توجه به نوع سرمایه‌گذار است؛ به عنوان مثال سرمایه‌گذاران فرشته معمولاً در دور بذری ورود می‌کنند و به دنبال حمایت در مراحل اولیه هستند، در حالی که سرمایه‌گذاران خطرپذیر معمولاً وارد مراحل بعدی (سری A به بعد) می‌شوند.

 

جذب سرمایه سری A

پس از ثابت کردن قابلیت کارکرد محصول و ورود به بازار، استارتاپ برای گسترش فعالیت به سرمایه بیشتری نیاز دارد. در سرمایه‌گذاری سری A، معمولاً صندوق‌های بزرگ‌تر و سرمایه‌گذاران خطرپذیر وارد کار می‌شوند. طبق تعریف سرمایه‌گذاری خطرپذیر، پس از توسعه محصول، کسب‌وکار به سرمایه بیشتری نیاز دارد تا تولید و فروش را پیش ببرد و معمولاً نیازمند یک یا چند دور سرمایه‌گذاری است که با نام‌های سری A، B و غیره شناخته می‌شوند. در سری A تمرکز بر اثبات مدل کسب‌وکار و افزایش مقیاس است؛ به‌عنوان مثال افزایش بازار هدف، توسعه تیم فروش و بازاریابی و تثبیت خدمات. دریافت سرمایه سری A به شرکت امکان می‌دهد تا رشد تصاعدی داشته باشد و وارد بازارهای جدید یا توسعه خدمات خود شود. بسته به عملکرد، ارزش شرکت در این مرحله بالاتر از دور بذری است و می‌توان سرمایه بیشتری با حفظ بخش مشخصی از سهام جذب کرد.

 

جذب سرمایه سری B

در سری B، رشد شرکت تسریع می‌شود. اگر در سری A تمرکز بر اثبات مدل کسب‌وکار بود، در سری B هدف اصلی مقیاس‌دهی است. منابع مالی به افزایش تولید، ورود به بازارهای بین‌المللی یا گسترش خطوط تولید می‌پردازد. سرمایه‌گذاران سری B معمولاً به دنبال شرکت‌هایی هستند که نمودار رشد پایداری دارند. ارزش‌گذاری در این مرحله بالاتر است و در مقابل سرمایه بالاتری دریافت می‌شود. بسته به استراتژی، ممکن است در سری B شرکتی بخشی از سهام را به صندوق‌های دیگر بفروشد یا با انتشار سهام جدید سرمایه جذب کند. این دوره، شرکت را به سطح شرکت کاملاً آماده نزدیک می‌کند.

 

جذب سرمایه سری C

در سری C نیز شرکت به دنبال جذب مقادیر زیادی سرمایه برای اقدامات اساسی است. در این مرحله معمولاً هدف نهایی، ورود به بورس یا ادغام و تملیک‌های بزرگ است. سرمایه‌ها صرف توسعه محصول، خرید کسب‌وکارهای جانبی یا زیرمجموعه، یا تمرکز بر افزایش سهم بازار می‌شود. ارزش شرکتی که به این مرحله رسیده، بسیار بالاست و سرمایه‌گذاران بزرگ مانند صندوق‌های سرمایه‌گذاری نهادی یا حتی بانک‌ها نیز ممکن است وارد شوند. مجموعه‌ای از پیشرفت‌های کلیدی (مانند دسترسی به بازارهای جدید یا فناوری‌های انقلابی) شرکت را برای تبدیل شدن به یک برند برجسته آماده می‌کند.

 

سرمایه‌گذاری خطرپذیر (VC) چیست؟

سرمایه‌گذاری خطرپذیر یا VC (Venture Capital) نوعی سرمایه‌گذاری خصوصی است که هدف آن حمایت از شرکت‌ها و استارتاپ‌های نوپایی است که پتانسیل رشد بالا دارند. سرمایه‌گذاری خطرپذیر شکلی از سرمایه خصوصی است و نوعی تأمین مالی برای شرکت‌های نوپا و کسب‌وکارهای کوچک با پتانسیل رشد بلندمدت است. شرکت‌های VC معمولاً از وجوهی استفاده می‌کنند که از مؤسسات یا افراد سرمایه‌گذار جمع‌آوری کرده‌اند و در ازای سرمایه، سهام شرکت را دریافت می‌کنند.

کار جوانان در حوزه پهپاد

برخلاف بانک‌ها که وام می‌دهند، VCها انتظار بازگشت سرمایه از طریق افزایش ارزش سهام شرکت را دارند. آن‌ها علاوه بر تأمین مالی، اغلب مشاوره‌های فنی و مدیریتی نیز ارائه می‌دهند تا احتمال موفقیت شرکت را بالا ببرند. صندوق‌های VC معمولاً سرمایه‌گذاری خود را در چند مرحله انجام می‌دهند و پس از رسیدن شرکت به بلوغ، به فکر خروج سرمایه (معمولاً از طریق فروش سهام یا عرضه اولیه) می‌افتند.

 

عرضه اولیه سهام (IPO)

یکی از مسیرهای خروج از استارتاپ یا تأمین مالی نهایی، عرضه عمومی سهام در بورس است. در عرضه اولیه (IPO) سهام شرکت برای نخستین بار در بازار بورس عرضه می‌شود. این فرآیند شامل تنظیم اسناد مالی، ممیزی‌های قانونی، جذب متعهدان خرید سهام و ارائه پیشنهاد به عموم سرمایه‌گذاران است. پس از عرضه، شرکت دیگر خصوصی نبوده و زیرنظر مقررات شفافیت مالی قرار می‌گیرد. عرضه اولیه معمولا پس از جذب چند دور سرمایه‌گذاری و اثبات سودآوری شرکت صورت می‌گیرد. در این مرحله، شرکت علاوه‌بر تأمین منابع مالی جدید، امکان جذب سرمایه‌گذاران عمومی را پیدا می‌کند و بنیان‌گذاران می‌توانند تا حدودی نقدشوندگی سهام خود را بدست آورند.

 

مزایای عرضه اولیه

عرضه اولیه سهام مزایای متعددی دارد. مهم‌ترین آن جذب سرمایه هنگفت بدون نیاز به وام است. طبق منابع مالی، شرکت‌هایی که به بورس می‌روند می‌توانند مقادیر قابل توجهی سرمایه برای عملیات، رشد و توسعه خود جذب کنند. از طرف دیگر، سهام معامله‌شده در بورس نقدشوندگی زیادی دارد و معمولا قیمت سهام در بازار عمومی می‌تواند به ارزش‌گذاری بالاتری منجر شود. علاوه بر این، ورود به بورس باعث افزایش شهرت برند و جلب توجه رسانه‌ها و عموم می‌شود؛ بدین ترتیب مشتریان و شرکای استراتژیک بیشتری جذب خواهند شد. شرکت‌های بورسی به دلیل تعهد به شفافیت، اعتماد بیشتری از طرف مشتریان و شرکا جلب می‌کنند. همچنین گزینه بهتری برای جذب نیروی متخصص فراهم می‌شود، زیرا برنامه‌های سهام هدیه و پاداش سهامی کارمندان امکان‌پذیر شده و افراد مایل‌اند در شرکتی سهامی سهیم شوند که در بورس شناخته‌شده است.

 

معایب عرضه اولیه

با وجود مزایا، عرضه اولیه معایبی نیز دارد. ابتدا باید توجه داشت که فرآیند IPO زمان‌بر و پرهزینه است. بررسی کارشناسی نشان می‌دهد فرآیند عرضه اولیه طولانی و زمان‌بر است و ممکن است تا دو سال قبل از عرضه عمومی طول بکشد. آماده‌سازی اسناد مالی شفاف، توافق با نهادهای نظارتی، و هماهنگی با بانک‌های سرمایه‌گذاری، از جمله وظایف پیچیده قبل از عرضه است. در طول این مراحل، تمرکز تیم مدیریتی از فعالیت‌های کسب‌وکار اصلی منحرف می‌شود و ممکن است فرصت‌های رشد از دست برود. همچنین مدیریت شرکت پس از عرضه باید گزارشگری دقیق سه‌ماهه را بر عهده بگیرد و به انتظارات کوتاه‌مدت بازار پاسخ دهد. در نتیجه شرکت ممکن است بیشتر بر اهداف مالی کوتاه‌مدت تمرکز کند تا اهداف بلندمدت نوآورانه. علاوه بر این‌ها، هزینه بالای پذیرش و کارمزدهای بانکی و حقوقی نیز از معایب دیگر هستند. مجموع این موارد باعث می‌شود تصمیم به عرضه اولیه نیاز به بررسی دقیق هزینه‌ها و مزایا داشته باشد.

 

شتاب‌دهنده‌ها و اکوسیستم کارآفرینی

شتاب‌دهنده‌ها و مراکز رشد نقش مهمی در پیشبرد استارتاپ‌ها دارند. این نهادها با ارائه فضای کاری، منتورینگ و بعضا سرمایه اولیه، به کارآفرینان کمک می‌کنند تا ایده را سریع‌تر به محصول تبدیل کنند. همان‌طور که اشاره شد، در مرحله پیش‌بذر ممکن است مؤسسان در یک شتاب‌دهنده شرکت کنند تا طرح کسب‌وکار را تبدیل به برنامه‌ای کاربردی کنند و برای تأمین سرمایه اولیه و راهنمایی، از شتاب‌دهنده استفاده کنند.

به کمک شتاب‌دهنده‌ها، استارتاپ‌های پهپادی می‌توانند به امکانات فنی (مانند آزمایشگاه‌های پرواز) و شبکه ارتباطی دانشگاه‌ها، شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران دسترسی یابند. دانشگاه‌ها و پارک‌های فناوری نیز با برگزاری همایش و ارائه گرنت‌های تحقیقاتی می‌توانند سرمایه‌گذاری خطرپذیر و جذب مشارکت را تسهیل کنند. تعامل مستمر با استارتاپ‌های مشابه و حضور در نمایشگاه‌ها زمینه معرفی محصول به بازار را فراهم می‌آورد.

 

چشم‌انداز و فرصت‌های آینده صنعت پهپاد

صنعت پهپاد روزبه‌روز در حال رشد است و نوآوری‌ها در این حوزه بی‌پایان به نظر می‌رسد. با پیشرفت فناوری‌هایی مانند هوش مصنوعی، یادگیری ماشین و اینترنت اشیا، پهپادها می‌توانند هوشمندتر و کارآمدتر شوند. به عنوان مثال، پهپادهای خودران با قابلیت تصمیم‌گیری لحظه‌ای، امکان خدمات پستی کاملا خودکار را افزایش خواهند داد. همچنین بازار ساخت پهپادهای تخصصی (مانند پهپادهای زیرآبی یا پهپادهای حمل‌ونقل سنگین) در حال ظهور است. در آینده نزدیک، ترکیب پهپادها با دیگر فناوری‌ها مانند رباتیک زمینی و پهپادهای بزرگ‌تر می‌تواند مدل‌های کسب‌وکار جدیدی را پدید آورد. به همین دلیل، تأسیس یک استارتاپ در این حوزه نه‌تنها می‌تواند بازار فعلی را هدف قرار دهد، بلکه امکان ایجاد راهکارهای انقلابی در صنایع مختلف را نیز دارد. بنابراین با برنامه‌ریزی مناسب، پیاده‌سازی MVP و جذب سرمایه به موقع، استارتاپ‌های پهپادی شانس خوبی برای تبدیل شدن به بازیگر اصلی بازار فناوری‌های هوایی دارند.

استارتاپ حمل و نقل پهپادی

راه‌اندازی یک استارتاپ پهپادی مستلزم طی کردن گام‌های مشخص و برنامه‌ریزی‌شده است. ابتدا با یافتن ایده‌ای کاربردی در یکی از حوزه‌های کاربری پهپاد و تحلیل بازار، باید مدل کسب‌وکار شکل بگیرد. سپس تهیه طرح کسب‌وکار و پیتچ دک سرمایه‌گذار را آماده می‌کند و با ساخت MVP می‌توان فرضیات را در بازار آزمود. پس از جذب دور بذری و ارزیابی مناسب ارزش شرکت، مراحل جذب سرمایه سری A، B و C انجام می‌شود که در هر مرحله منابع بزرگ‌تری وارد کسب‌وکار می‌شوند. سرمایه‌گذاران خطرپذیر (VC) معمولاً در کنار تأمین مالی، مشاوره‌های راهبردی نیز ارائه می‌دهند که برای رشد سریع استارتاپ اهمیت زیادی دارد. در نهایت، در صورت موفقیت، عرضه اولیه سهام می‌تواند به بلوغ نهایی منجر شود، گرچه مستلزم آمادگی فراوان است. با در پیش گرفتن چنین روندی و استفاده از فرصت‌های پیش رو، استارتاپ‌ها در حوزه‌ی پهپاد می‌توانند نقش مؤثری در صنایع مختلف و اقتصاد نوآورانه آینده ایفا کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *