کتاب داستان خیریه کودکان فرشته‌اند

داستان خیریه کودکان فرشته‌اند روایتی زنده و واقعی از شکل‌گیری یک حرکت داوطلبانه مردمی در آموزش کودکان بیمار و محروم است. این کتاب، نه صرفاً گزارشی از فعالیت‌های خیریه، بلکه داستانی الهام‌بخش از امید، همدلی و اقدام عملی‌ست. با نثری روان و انسانی، نویسنده نشان می‌دهد که چگونه می‌توان بدون حمایت رسمی، اما با تکیه بر مردم و مهر، آینده‌ای روشن ساخت. این اثر برای تمام کسانی است که به آموزش، فعالیت‌های داوطلبانه و مسئولیت اجتماعی باور دارند. منتشرشده توسط انتشارات پهپاد، نخستین انتشارات تخصصی پهپاد در جهان، که این‌بار پا به قلمرو مهربانی گذاشته است.

شناسه محصول: 1009 برند:

12 نفر در حال مشاهده این صفحه هستند!

داستان خیریه، روایتی متفاوت از هر آنچه تاکنون دیده‌اید!

کتاب «داستان خیریه کودکان فرشته‌اند» روایتی دقیق، انسانی و الهام‌بخش از شکل‌گیری یک فعالیت مردمی در حوزه آموزش و توانمندسازی کودکان در بیمارستان و مناطق محروم است. این اثر، تنها یک گزارش سرد از یک مؤسسه خیریه نیست؛ بلکه سندی زنده از تبدیل دغدغه به حرکت و آرمان به عمل است. اهمیت این نوشته در آن است که تجربه‌ای واقعی از فعالیت داوطلبانه را با صداقت و جزئیات به اشتراک می‌گذارد. در دورانی که اعتماد اجتماعی به عملکرد نهادهای غیردولتی اهمیت بیشتری یافته، روایت‌هایی مانند داستان خیریه می‌توانند پلی بین مردم و مسئولیت اجتماعی باشند. این کتاب، مخاطب را با زبانی ساده اما متعهد، وارد جهان انسان‌هایی می‌کند که در شرایط دشوار، راهی برای خدمت پیدا کرده‌اند. داستان خیریه نه فقط روایتی از کمک، بلکه بازتابی از مسئولیت، همدلی و امید در عمل است؛ آن‌هم با تکیه بر مردم، نه حمایت‌های رسمی یا دولتی. در چنین بستری، درک معنای واقعی نیکوکاری و نقش آن در توسعه انسانی، به شیوه‌ای ملموس و الهام‌بخش امکان‌پذیر می‌شود.

 

انتشارات پهپاد اولین ناشر تخصصی پهپاد در جهان

یکی از نکات متمایز این کتاب، نشر آن توسط انتشارات پهپاد است؛ اولین و تنها انتشارات تخصصی حوزه پهپاد در سطح جهانی. شاید در نگاه اول، پیوند میان نشر تخصصی پهپاد و یک کتاب در حوزه خیریه، غیرمنتظره به‌نظر برسد. اما دقیقاً همین نکته، عمق نگاه انسانی این ناشر را نشان می‌دهد.

انتشارات پهپاد با انتشار داستان خیریه از مرزهای فنی و تخصصی فراتر رفته و وارد قلمرو مسئولیت اجتماعی شده است. این اقدام، گواهی‌ست بر آن‌که حتی نهادهای فناورانه نیز می‌توانند با روایات انسانی و اجتماعی پیوند بخورند و سهمی در ترویج فرهنگ نوع‌دوستی داشته باشند. چنین نگاهی به نشر، نه‌تنها در ایران بلکه در سطح بین‌المللی نیز کم‌سابقه است. تأکید بر اخلاق، تجربه‌محوری و انسان‌دوستی، انتشارات پهپاد را از یک مرکز صرفاً فنی به نهادی فرهنگی و اجتماعی ارتقا داده است. انتشار این کتاب، آغاز فصلی نوین در مسئولیت‌پذیری اجتماعی ناشران تخصصی محسوب می‌شود.

 

تولد یک خیریه در دل مردم

داستان خیریه از نیمه‌شعبان سال ۱۳۸۸ آغاز شد؛ جایی که نه بودجه‌ای در کار بود، نه سازمان رسمی، و نه حتی چشم‌اندازی مشخص. تنها چیزی که وجود داشت، دغدغه‌ای انسانی و دلی پُر از اشتیاق برای خدمت به کودکان بستری‌شده در بیمارستان مفید تهران بود. در همین بستر ساده، نخستین جرقه شکل گرفت: آموزش کودکانی که مدت‌ها در بیمارستان بستری بودند، و از دسترسی به مدرسه و آموزش محروم شده بودند. آن‌چه در ابتدا تنها یک تجربه داوطلبانه و کوچک به‌نظر می‌رسید، به‌مرور به یک جریان مستمر و تأثیرگذار تبدیل شد.

این حرکت، از دل مردم برخاست و برای مردم ادامه یافت. بدون وابستگی به منابع دولتی، و صرفاً با تکیه بر مشارکت، انگیزه و خلاقیت. این کتاب به‌زیبایی نشان می‌دهد که چگونه می‌توان در سخت‌ترین شرایط، بذر تغییر را کاشت و با مهر، امید را پروراند. خیریه‌ای که متولد شد، نه برای بزرگ‌نمایی یا تبلیغ، بلکه برای حضور واقعی در زندگی کودکان بود؛ کودکانی که صدایشان گم بود، اما نگاه‌شان پر از آینده.

 

فرشتگانی بر روی تخت سفید، آموزش در دل بیمارستان‌ها

یکی از محورهای اصلی در داستان خیریه، آموزش کودکانی‌ست که روزها و هفته‌ها در بیمارستان بستری هستند. این کودکان، به‌دلایل پزشکی از مدرسه و محیط یادگیری دور مانده‌اند و همین دوری، نه‌تنها به تحصیل، بلکه به روحیه‌ی آن‌ها نیز آسیب می‌زند. کتاب با نگاهی انسانی، تجربه‌ی آموزش در اتاق‌های بیمارستان را روایت می‌کند؛ جایی که تخته‌سیاه‌ها جای خود را به دفترچه، رنگ و قصه داده‌اند. معلم این‌جا نه پشت میز، که کنار تخت کودک نشسته و آموزش، بهانه‌ای‌ست برای برقراری ارتباط انسانی.

در این مسیر، داوطلبان بدون دریافت دستمزد، تنها با انگیزه‌ی کمک، در کنار کودکان بودند. آن‌ها با مهارت، خلاقیت و صبر، نه‌تنها درس، بلکه شادی را به اتاق‌های بیمارستان آوردند. روایت‌های واقعی از این تجربه، به‌خوبی نشان می‌دهد که آموزش می‌تواند نجات‌بخش باشد؛ حتی اگر کلاس درس، یک اتاق کوچک باشد و تخته‌سیاه، تنها یک دفتر نقاشی. این بخش از کتاب، به‌تنهایی بازتابی‌ست از مهر در عمل.

 

الهام از یک فرشته به نام رضا

بخشی از کتاب، با روایتی تأثیرگذار از دیدار با کودکی به نام رضا آغاز می‌شود؛ کودکی بستری در بخش آنکولوژی بیمارستان، که آرزویش درس‌خواندن و معلم‌شدن بود. این مواجهه ساده اما عمیق، تبدیل به انگیزه‌ای شد که مسیر خیریه را به‌طور کامل تغییر داد. نویسنده با صداقت، شرح می‌دهد که چگونه یک خواسته ساده، می‌تواند به حرکتی جمعی و گسترده منجر شود. رضا نه فقط یک کودک بیمار، بلکه نماینده صدها کودکی‌ست که در سکوت رنج می‌برند و در دل‌شان آرزوهای بزرگ دارند. دیدار با او، نشان داد که باید کاری کرد؛ و آن کار، آموزش بود. در این بخش، کتاب نشان می‌دهد که چگونه یک مواجهه انسانی، می‌تواند آغازگر یک تحول باشد. این‌جا احساسات، نه به‌عنوان ابزار، بلکه به‌عنوان انگیزه‌ای واقعی برای اقدام وارد عمل می‌شوند. کتاب با نگاهی متعهد و بی‌ادعا، لحظه‌ای کوچک را به داستانی بزرگ بدل می‌کند؛ داستانی که پایه‌ی شکل‌گیری یک خیریه مردمی شد.

 

آموزش در مناطق کم‌برخوردار، بیمارستان تا حاشیه شهر

پس از تجربه موفق در بیمارستان‌ها، گام بعدی خیریه، حضور در مناطق محروم و کم‌برخوردار شهری بود. جایی که کودکان به‌دلایل مختلف از چرخه آموزش رسمی خارج شده‌اند. محله‌هایی که مدرسه در آن‌ها کم‌یاب است، یا اگر هست، کیفیت آن پایین و امکاناتش محدود است. در داستان خیریه، با جزئیات دقیق روایت می‌شود که چگونه داوطلبان، با ایجاد کلاس‌های کوچک و غیررسمی، توانستند بذر آموزش را در دل این مناطق بکارند. آموزش فقط ریاضی و فارسی نبود؛ بلکه فرصتی برای ارتباط، کشف استعداد، اعتماد به نفس و ساختن آینده بود.

داوطلبان خیریه، به‌جای منتظر ماندن برای حمایت‌های رسمی، آستین بالا زدند و در دل همین مناطق، کلاس‌هایی ایجاد کردند که گاه در خانه‌ها، گاه در مساجد و گاهی در کانکس برپا می‌شد. تجربه‌ای زنده از اینکه حتی بدون امکانات گسترده، می‌توان با اراده، آموزش را به دورترین نقطه رساند.

 

رویای یک مدرسه خیریه

یکی از نقطه‌های عطف داستان خیریه، شکل‌گیری مدرسه‌ای رسمی، اما مردمی است؛ مدرسه‌ای که با پیگیری و تلاش شبانه‌روزی داوطلبان و مؤسسان خیریه، از دل تجربه‌های پیشین متولد شد. این مدرسه، نه با کمک‌های دولتی، بلکه با تکیه بر مردم، خیرین، انرژی داوطلبانه و اعتماد اجتماعی شکل گرفت. روند اخذ مجوز، تهیه مکان، استخدام معلمان داوطلب و طراحی برنامه درسی، همه با الهام از سال‌ها تجربه‌ی میدانی در آموزش در بیمارستان و مناطق حاشیه‌ای انجام شد.

این مدرسه نه‌تنها فرصتی برای آموزش کودکان بازمانده از تحصیل بود، بلکه محلی برای الگوسازی نیز شد. الگویی که نشان می‌داد چگونه می‌توان بدون بودجه رسمی، اما با شفافیت، دانش، خلاقیت و دل‌سوزی، یک نهاد آموزشی پایدار ساخت. این مدرسه، امروز به مرکزی برای امید و بازگشت به تحصیل تبدیل شده است.

 

نویسندگان داستان خیریه داوطلبان بودند و بس!

در داستان خیریه به‌خوبی روشن است که هیچ‌یک از فعالیت‌ها بدون حضور داوطلبان ممکن نبود. فرهنگ داوطلبی، یعنی همان نیروی پنهان اما قدرتمندی که یک مجموعه مردمی را زنده نگه می‌دارد. در این کتاب، با معرفی داوطلبانی از اقشار مختلف از دانشجو گرفته تا بازنشسته نشان داده می‌شود که چگونه همدلی، وقت‌گذاشتن بی‌چشم‌داشت و احساس مسئولیت اجتماعی می‌تواند یک حرکت بزرگ را رقم بزند. داوطلبان این خیریه، نه صرفاً نیروی اجرایی، بلکه تصمیم‌ساز، مربی، طراح و پشتیبان‌اند. آن‌ها تجربه می‌آموزند، آموزش می‌دهند و در این مسیر، خود نیز رشد می‌کنند. این تجربه زنده از مشارکت مردمی، یکی از ارزشمندترین ابعاد خیریه است که کتاب با مهارت از آن پرده برمی‌دارد. ترویج این فرهنگ، از پیام‌های کلیدی این روایت است.

 

گزارشگری مردمی خیریه برای اعتماد عمومی

یکی از دغدغه‌های اصلی هر فعالیت مردمی، ایجاد اعتماد عمومی است. در این میان، شفافیت عملکرد، نقش کلیدی ایفا می‌کند. در داستان خیریه، بارها تأکید می‌شود که این مجموعه بدون هیچ‌گونه وابستگی به نهادهای رسمی، تنها با سرمایه اجتماعی خود رشد کرده است. نویسنده با ذکر نمونه‌هایی از گزارش‌های مردمی، پیگیری رسانه‌ای، گفت‌وگوهای داوطلبان و پاسخ‌گویی مداوم به مردم، نشان می‌دهد که خیریه چگونه توانسته با شفافیت، اعتماد و مشارکت را در کنار هم پیش ببرد. نه فقط در گزارش مالی، بلکه در چگونگی جذب نیرو، انتخاب پروژه‌ها، پیاده‌سازی برنامه‌ها و حتی پاسخ‌گویی به اشتباهات، صداقت مسیر این خیریه را همراهی کرده است. این تجربه، الگویی از عملکرد پاسخ‌گو، مردمی و پایدار برای نهادهای مشابه ارائه می‌دهد.

 

آینده قصه خیریه‌های مردمی

داستان خیریه تنها بازگویی تجربه‌های گذشته نیست؛ بلکه نگاهی به آینده نیز دارد. آینده‌ای که در آن، خیریه‌ها صرفاً به‌عنوان نهادهای حمایتی دیده نمی‌شوند، بلکه به‌عنوان بازیگران مؤثر در توسعه فرهنگی، آموزشی و عدالت اجتماعی نقش ایفا می‌کنند. این کتاب با ترسیم چشم‌اندازی روشن، از امکان تبدیل این خیریه به یک نهاد تربیتی گسترده، یک مدرسه چندپایه مردمی، یک مرکز آموزش مربیان داوطلب و یک الگوی مشارکت فرهنگی سخن می‌گوید. نویسنده باور دارد که آموزش، نه صدقه، بلکه حق است؛ و این حق، با اتکا به مردم و باور به ظرفیت‌های اجتماعی، می‌تواند به دورافتاده‌ترین نقاط برسد. نگاه آینده‌نگر کتاب، پر از امید، عمل‌گرایی و دعوت به مشارکت آگاهانه است؛ مشارکتی برای ساختن جهانی بهتر با کمک مردم برای مردم.

 

چرا نوشتن این تجربه مهم بود؟

یکی از نقاط قوت کتاب داستان خیریه این است که صرفاً گزارشی از فعالیت‌ها نیست، بلکه تلاشی آگاهانه برای مستندسازی یک مسیر اجتماعی موفق به شمار می‌رود. بسیاری از فعالیت‌های داوطلبانه، پس از مدتی فراموش می‌شوند، چون ثبت نمی‌شوند. اما وقتی یک تجربه، به‌درستی روایت شود، تبدیل به الگویی برای دیگران خواهد شد. این کتاب، یک نمونه کم‌نظیر از آن است که چگونه می‌توان در قالبی شفاف، روان و کاربردی، تجربیات میدانی را به دانشی عمومی تبدیل کرد. کسانی که علاقه‌مند به راه‌اندازی فعالیت‌های مشابه هستند، از این کتاب می‌توانند ایده، روش، و حتی انگیزه بگیرند. نویسنده بدون خودستایی، چالش‌ها و اشتباهات را نیز ذکر کرده تا این روایت، صرفاً نمایش موفقیت نباشد بلکه یک تجربه آموزنده و زنده باشد. در واقع، داستان خیریه نه فقط یک نوشته، بلکه یک مسیر است که حالا با این کتاب، برای دیگران هم قابل‌عبور شده است.

 

نقش آموزش در کاهش فقر فرهنگی و اجتماعی

کتاب داستان خیریه با تمرکز بر آموزش، به ما یادآوری می‌کند که ریشه بسیاری از نابرابری‌ها، فقر فرهنگی و آموزشی است. در این روایت، آموزش نه به‌عنوان یک کالای لوکس، بلکه یک حق انسانی تصویر می‌شود. در مناطق محروم، وقتی کودکی به مدرسه نمی‌رود، نه‌تنها از درس، بلکه از آینده جا می‌ماند. خیریه تلاش کرده تا با راه‌اندازی کلاس‌های مردمی، مدرسه‌ی خیریه، و آموزش داوطلبانه در بیمارستان‌ها، این فاصله را کم کند. پیام کتاب ساده است: اگر می‌خواهیم با نابرابری، اعتیاد، خشونت یا مهاجرت بی‌رویه مقابله کنیم، آموزش را جدی بگیریم. هر کودک آموزش‌دیده، یک فرصت تازه برای جامعه است. داستان خیریه با مثال‌های واقعی نشان می‌دهد که آموزش، اگر با عشق و تعهد همراه باشد، می‌تواند نه‌تنها آینده یک کودک، بلکه مسیر یک جامعه را عوض کند.

 

بازسازی امید در دل محرومیت‌ها

یکی از نکات بسیار مهمی که در داستان خیریه برجسته شده، بازسازی امید در دل سختی‌هاست. در این کتاب، روایت‌هایی می‌خوانیم از کودکانی که با وجود بیماری سخت یا فقر شدید، با اولین برخورد با آموزش، چشم‌هایشان برق می‌زند و لبخند بر لب‌هایشان می‌نشیند. خیریه، بیش از آن‌که به‌دنبال آمار و ارقام باشد، بر کیفیت ارتباط انسانی تمرکز دارد. معلمی که کنار تخت کودک می‌نشیند یا داوطلبی که با پای پیاده به حاشیه شهر می‌رود، در واقع پیام‌آور امید است. این تجربه‌ها نشان می‌دهد که حتی در تاریک‌ترین شرایط، با نور آموزش، می‌توان روشنایی ساخت. بازسازی امید، هدفی است فراتر از نمره و مدرک؛ این هدف، با مهر ممکن می‌شود و کتاب به‌خوبی نشان داده که همین امیدهای کوچک، گاهی بزرگ‌ترین تحولات را می‌سازند.

 

نقش کلیدی بانوان در پیشبرد خیریه

در بسیاری از بخش‌های کتاب، حضور فعال و تأثیرگذار بانوان عزیزمان به چشم می‌خورد. از داوطلبان آموزش گرفته تا مدیران، برنامه‌ریزان و معلمان، بانوان نقش پررنگی در شکل‌گیری و تداوم این فعالیت خیریه ایفا کرده‌اند. این مشارکت، صرفاً از جنس اجرا نیست؛ بلکه تصمیم‌سازی، ایده‌پردازی و حتی رهبری را نیز شامل می‌شود. کتاب با تأکید بر این حضور، نشان می‌دهد که چگونه توانمندسازی زنان، می‌تواند به توسعه پایدار اجتماعی منجر شود. همچنین در مواردی شاهد هستیم که زنان ساکن در مناطق محروم، پس از آشنایی با خیریه، خود تبدیل به داوطلب و آموزش‌گر شده‌اند؛ این یعنی توسعه از پایین و به‌دست خود مردم. در واقع، حضور زنان، قلب تپنده این حرکت بوده و روایت کتاب، با احترام و دقت، این نقش را به تصویر کشیده است.

 

چرا باید داستان خیریه را بخوانیم؟

پاسخ این سوال، در خود کتاب نهفته است. اگر شما به دنبال شناخت تجربه‌ای واقعی، انسانی، کاربردی و الهام‌بخش در حوزه آموزش و فعالیت داوطلبانه هستید، داستان خیریه انتخابی درخشان است. این کتاب نه درباره تبلیغ خود، بلکه درباره دیده‌شدن کودکان فراموش‌شده و صداهایی است که باید شنیده شوند.

برای فعالان اجتماعی، معلمان، دانشجویان، خیرین، و حتی سیاست‌گذاران، این کتاب می‌تواند منبعی غنی برای درک واقعیت میدانی، الگوی مشارکت مردمی، و نگاهی متفاوت به آموزش باشد. از سوی دیگر، برای هر خواننده‌ای که به دنبال حس امید، مسئولیت و انگیزه است، این کتاب حرف‌هایی تازه دارد. خواندن داستان خیریه، تجربه‌ای‌ست برای درک قدرت مهربانی، هوش اجتماعی، و ظرفیت مردم در ساختن آینده‌ای روشن‌تر. این کتاب، روایتی از این است که اگر بخواهیم، می‌توانیم حتی با دست‌های خالی، آینده‌ای پر از نور و آموزش بسازیم.

 

نویسنده

نوبت چاپ

اول

مدیر پروژه

مسعود حیدری

شابک

978-622-94448-2-5

ناشر

سال انتشار

زبان

,

تعداد صفحات

88